.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

دوستای پرانرژی واقعاْ نعمتن. امروز به اندازه مدتها که از ته دل نخندیده بودم، خندیدم. کلی کیف کردم. خدیا شکرت.

چشمهام امشب به اندازه ۲ سال زندگیم بارونی شد، همه اون چه رو که مدتها بود شده بود یه بغضه نترکیده برای یه دوست عزیز ندیده گفتم، گفتم و سبک شدم، گفتم و آرامش پیدا کردم. می دونم حل یه سری مسائل از اراده ما خارجه، ولی ما می تونیم باهاشون کنار بیایم و گاهی اوقات اگه بشه از کنارشون رد بشیم! گاهی اوقات زندگی برامون بیشتر از اونی که حقمون باشه سخت می گیره ولی این خودمون که می تونیم ظرفمون رو به اندازه اون سختی بزرگ کنیم و تو خودمون حلش کنیم.  

دوست عزیزی که پای همه دردو دلم نشستی و می دونم که اینجا رو هم می خونی، ممنون بابت همه همدلیهات.

فیس بوک

یکی از شبکه های اجتماعی که یه مدتیه رایج شده، فیس بوک هستش. خیلی سایت باحالیه. جدای از قسمت های مختلفی که داره، به نظر من مهمترین خوبیه که داره اینه که می تونیم دوستای قدیمیمون رو پیدا کنیم. من چند تا از دوستای دوران مختلف مدرسه ام از دبستان تا دانشگاه رو پیدا کردم! جالبه.

 تعطیلات عید هم تموم شد. این دو هفته تعطیلی حسابی منو تنبل کرده. دیگه برای خوابیدن تو قید و بند ساعت نبودم. شبها دیر می خوابیدم، صبحها هم تا لنگ ظهر می خوابیدم. حالا فردا چه طوری باید کله سحر پاشم برم سر کار؟! 

الان قیافه ام با دلقک های سیرک تفاوت چندانی نداره! منظورم بیشتر اون دماغ مبارکه که متورم و قرمز شده از بس که آبریزش بینی دارم، دیگه مُردم والا! می گن سالی که نکوست از بهارش پیداست، چه سالی بشه امسال!

سفر همیشه روح آدم رو تازه می کنه. و چه بهتر که این سفر زیارتی باشه و بتونی کلی درد و دل کنی و خالی بشی! قسمت شد و عید امسال هم مثل پارسال رفتم مشهد. یه سفر کوتاه سه روزه، ولی خوب بود. امیدوارم که انرژی لازم رو تا آخر سال به دست آورده باشم.